خلاصه کتاب فلورانس نایتینگل
بخشی از کتاب فلورانس نایتینگل:
«هنگامی که فلورانس نایتینگل در پاییز سال ۱۸۵۴ به اسکوتاری رسید، با صحنهای روبرو شد که فراتر از تصور هر انسانی بود. بیمارستان نظامی که در یک سربازخانه ترکی قدیمی برپا شده بود، مملو از سربازان زخمی و بیمار بود که در شرایطی غیرقابل توصیف رها شده بودند. راهروهای طولانی و تاریک پر از مردان درماندهای بود که روی کفپوشهای کثیف دراز کشیده بودند، در لباسهای خونین و چرکین خود، بدون رختخواب، بدون پتو، و حتی بدون غذای کافی. بوی تعفن همهجا را فرا گرفته بود؛ فاضلاب در زیر ساختمان جریان داشت و موشها آزادانه در میان زخمیها میدویدند. پزشکان اندک، خسته و درمانده، بدون تجهیزات کافی، تلاش میکردند تا به هزاران بیمار رسیدگی کنند. آمار مرگومیر به طرز وحشتناکی بالا بود، نه فقط از زخمهای جنگی، بلکه بیشتر از بیماریهای قابل پیشگیری مانند وبا، تیفوس و اسهال خونی که در اثر شرایط غیربهداشتی شیوع یافته بودند.
در برابر این فاجعه انسانی، فلورانس با عزمی راسخ و انضباطی آهنین به کار پرداخت. او حتی قبل از رسیدگی به زخمیها، دستور داد تا آشپزخانهای مجهز برپا شود تا بتواند غذای مناسب برای بیماران تهیه کند. او شخصاً سیستمهای لجستیکی را طراحی کرد، انبارها را سازماندهی نمود و روالهای دقیقی برای نظافت، تغذیه و مراقبت از بیماران وضع کرد. شبها، پس از آنکه پرستاران دیگر به استراحت میرفتند، او با چراغی در دست، راهروهای تاریک را میپیمود تا مطمئن شود هیچ سربازی فراموش نشده است. فلورانس با مقامات نظامی که اغلب در برابر اصلاحاتش مقاومت میکردند، با قاطعیت برخورد میکرد؛ او آماری دقیق از میزان مرگومیر و علل آن جمعآوری میکرد تا بتواند با شواهد انکارناپذیر، ضرورت تغییرات را ثابت کند. در عرض چند ماه، با اقدامات بنیادین بهداشتی و مدیریتی، او توانست میزان مرگومیر را از ۴۲ درصد به ۲ درصد کاهش دهد، موفقیتی که هیچکس تصور آن را هم نمیکرد.»
تعداد مشاهده: 10 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 30
حجم فایل:0 کیلوبایت